کمیک، آخرین تراژدی
حمید بهرامی از خیلی سال قبل یعنی از جوانسالی می دانست که موقعیت تصویری کمیک بووک در ایران جنبههای ویژوال متفاوتی از خاستگاه آمریکایی آنها پیدا میکند! برای همین آگاهانه از تمهیدات تصویری پاپ و کیچ کمیک بهره گرفت و طی این سالها نوعی رئالیسم شخصی ابداع کرد.او با هوش ذاتی می دانست ما در ایران فاقد ارکیتایپ مارول هستیم اما در عوض اندوهی فانتزی از سیندرلا به قلب میکشیم، پس موقعیتی تناقضآمیز بین دنیای تلخ و اسفناک واقعیتها و وضعیت مفرح تبلیغات و انیمیشن ساخت.
دستاورد او شبیه هتروپیایی ست که مانگاها برای جهان ژاپنی ساختهاند؛ آنها با لباس هزلی و کاوایی نیمهی تاریک جامعهای تاریخی را نشان میدهند که در عصر معاصر درگیر بحران هویتی بزرگی بوده است و کماکان پاسخی نیز برای آن پیدا نمیکند.
در سالهای اخیر مهارت خیره کنندهاش در ساخت این رئالیسم جادویی را صیقل داده و هر روز به نگین درخشانی که در ذهنش پرورانده، نزدیک شده است. خودش سالها قبل گفت سالها روایت دیگران را مصور کردهام نیمهی دوم عمر را برای ساختن جهان روایت خودم کنار گذاشتهام؛ گمان کنم این سری از آثارش آغاز آن نیمهی دوم با شکوه است.
شهروز نظری
مرداد ۴۰۲