شناسه دوم

شناسه پروژه ای پژوهشی است که همزمان با رویداد های نمایشگاهی باشگاه به صورت آنلاین در قالب گفت‌و‌گو‌، مقاله و ویدیو به جنگ، کنش‌های اجتماعی، محیط زیست و هویت پرداخته است.

بازیابی هویت به مثابه‌ی امری اجتماعی سیاسی

پژوهشگر
مهرنوش علی مددی | بهار و تابستان 1402
هنرمند اندیشه‌گرا همواره در پی پاسخی است برای برون‌رفت از ساختار ایدئولوژیک و به پرسش کشیدن گزاره‌هایی تحمیل شده از سوی نظام قدرت. هنرمند در طی این فرآیند چالش‌برانگیز تلاش دارد تا بار دیگر نسبت خود را با تجربه‌ی زیسته‌ی اجتماعی‌اش مورد واکاوی قرار داده و با رویکردی انتقادی علیه نظم موجود واکنش نشان دهد.در عرصه‌ی هنر معاصر بازتاب وقایع به اشکال گوناگونی در آثار هنرمندان رخ می‌دهد، اما “آنچه کار هنرمندان معاصر را مشترک می‌کند و زیر مفهوم “معاصر بودن” قرار می‌دهد، شباهت‌های آنها در استفاده از ابزارهای جدید (مانند ویدئو، اینترنت، و دیگر رسانه)، یا نوآوری آنها در حوزه‌های جدید ( مانند هنر محیطی و هنرهای مجازی) نیست، بلکه “مواضع” مشترک هنرمندان در عصر کنونی است”.1 به این ترتیب هنرمند با مواضعی بیانگر در این مسیر رفتاری بازاندیشانه را پیگیری می‌کند و با طرح عناصری بصری فراتر از توضیحات کلامی گام برمی¬دارد. در واقع اثر او از خصوصیات یک بیانیه‌ی اجتماعی سیاسی فاصله می¬گیرد تا با زدودن کلیشه¬های رایج میان ایده¬ی فرم و بیان محتوا رابطه¬ی متضاد این دو را در یک متن نشان دهد. “محتوا به معنای مفهوم (یا مفاهیمی) است که هنرمند در موضوع انتخابی خود کشف می‌کند و آن را در قالب هنری خاصی مورد تاکید قرار می‌دهد. بنابراین محتوای یک اثر هنری نه فقط از چگونگی موضوع، بلکه عمدتاً از ماهیت طرح و ماده‌ی کار هنرمند ناشی می‌شود. به همین سبب هنرمندانی که موضوعی واحد را برمی‌گزینند، ممکن است محتوای متفاوتی در آثارشان ارائه کنند”.2 هنرمندی که همواره مواضعی انتقادی را پیش گرفته سعی دارد تجربه¬های حسیِ تازه¬ای را از دریچه¬ی هنر پدید آورده و ادراکی نو از جهان زیسته به دست دهد. در این مسیر او بازتاب وقایع را در نمایان ساختن تبعیض¬ها و تعدی به ساحت فردی و انسانی نمایش داده و کنش هنری¬اش فراتر از ساخت یک شی هنری، فراخوانی برای مشارکت در اندیشه¬ورزی است. از طرفی در این شرایط هنرمند در جدالی ناتمام با هستی خود و جامعه¬ای که خود را متعلق به آن می¬داند دچار نوعی ناهمگونی بوده و گویی در پی بازسازیِ دورنمایی است از سامان¬دهی به وضعیتی نابه¬سامان.

امروز بیش از هر زمان دیگری شاید ضرورت داشته باشد تا با طرح پرسش¬هایی در باب رابطه¬ی هنر و هویت اجتماعی، نقش¬آفرینی هنرمند را در بستری ناآرام و بحران¬زده بیابیم. هنر می¬تواند ابزاری برای به چالش کشیدن بنیادگرایی و هرگونه تصویر ایده¬آل¬گرا و قطعیت¬یافته باشد و در عین حال رویارویی با انواع گزارش¬ها و اعلامیه¬هایی سیاسی. هنری با رویکرد انتقادی که در لایه¬هایی ناپیدا به مسائل عمیق انسانی تاکید ورزیده و با زدودن کارکردی تبلیغاتی وقایع هولناک جامعه را آشکار می¬سازد.
از این رو در پروژه‌ی جدید باشگاه به سراغ هنرمندانی خواهیم رفت که پیوسته در آثارشان سنجشی از حساسیت‌های اجتماعی و سیاسی قابل مشاهده بوده و لزوم آنرا پاسخی به موقعیت سلبی جامعه دانسته¬اند. درواقع هنرمندی که تلاش کرده تا با به کارگیری عناصری مبهم و متناقض از ساخت هرگونه تصویر ایده¬آل¬ سرباز زند و مفهوم هویت را در آثار خود به واسطه¬ی تغییر دائمیِ تاریخ، ارزش‌ها، نمادها، اسطوره‌ها و سنت‌هایی که میراث متمایز جوامع هستند مورد بازخوانی قرار دهد.

 

  1. هنر اجتماعی. محمدرضا مریدی. نشر آبان. تهران: 1398.
  2. دایره­المعارف هنر. رویین پاکباز. نشر فرهنگ معاصر. تهران: 1395.

رضا آرامش | کنش 87 | 1389

گرافیتی | رشت نزدیک میدان شهرداری | 1395

هنرمندان پروژه