عباس شهسوار و مریم آیین
عباس شهسوار و مریم آیین چهارده سال است که با هم نقاشی می کنند. نقاشی ها و آثار مشترک از یک سنت قدیمی در ایران در تاریخ مینیاتور پیروی می کنند. نمایشگاه های متعددی در ایران و خارج از کشور برگزار کرده اند. آنها فوق لیسانس نقاشی دارند و در حال حاضر علاوه بر نقاشی در دانشگاه نیز تدریس می کنند. کار آنها در مورد زندگی طبقه متوسط است، به همین دلیل از شخصیت خود به عنوان الگو و همچنین مسائلی که در زندگی آنها رخ می دهد استفاده می کنند. سبک نقاشی آنها دقیقاً مشابه سبک سنتی مینیاتور ایرانی است و برای خلق آثار خود از همان مدیوم های سنتی استفاده می کنند، اما موضوعاتی که در نقاشی های آنها دیده می شود با مینیاتورهای قدیمی ایرانی تفاوت زیادی دارد.
یشترین موضوعات آثار آنها مسائل اجتماعی و فردی است که در موازی با مسائل جامعه است.آنها در حال حاضر در تهران کار و زندگی می کنند.
یادداشت
در آثار عباس شهسوار و مریم آیین تهذیب و ارجاع به سنت نگارگری پیش از هر چیزی توجه و نگاه بیننده را جلب میکند اما این هنرمندان از مجموعه عناصر بصری مختلفی در آثارش بهره میگیرد؛ از آموزههای سوررئالیستها گرفته که حتی گاه شباهتهایی با سمبولیسم هم پیدا میکند تا رئالیسم که در ارجاعات بصری آثارش بارها به چشم میخورند. شهسوار و آیین با بهکارگیری رنگهای خالص و درخشان نگاه بیننده را در آثارشان به بازی میگیرند و ترکیببندیهایش را سامان میدهند.
از طرف دیگر آنها با بهرهگیری از دیگر خصیصههای بصری نگارگری و پرداخت جزئیات که تا حدی حتی تکنیک پرداز را هم یادآور است، نگارگری را به شیوهای شخصی مورد استفاده قرار میدهند. در واقع در آثارشان نگاهی دیگر به نگارگری نمایان میشود. گرچه که شهسوار اساسا نگارگری را به عنوان بخشی مجزا از سایر عناصر بصری در نظر نمیگیرد.
آثار این هنرمندان از جنبه مضمونی با بدویتی وجودی و نگاهی اساطیری همراه شده و با توجه به آنچه در فرم ارائه میدهند گویی که نوعی از وامگیری کلاسیک را به شیوهای دگرگونشده اما وفادار به ماهیت کهن خلق میکنند. ریشه و اصل و آغاز را میتوان در میان عناصری از طبیعت دریافت کرد که هنرمند با رنگهای شفاف تصویر کرده است. عباس شهسوار و مریم آیین را به عنوان هنرمندانی صاحب سبک در مینیاتور میشناسیم که حال در مسیر خلق فضایی قرار گرفته که میتوان آن را توأمان شاعرانه و روزمره خواند؛ گل و مرغ، تشعیر و جدولکشی از جمله شیوههای آشنای کتابآراییهای سنتی است و آنها از این تکنیکها بهره میگیرند تا آثارشان را به آنها مزین کرده و امروز و دیروز را با ظرافت عجین کنند. تأمل و آهستگی گذشته که در فنون نگارگری نیز به کار میرود با آنچه که ما امروز با تصاویری از حال در آثار شهسوار و آیین میبینیم در تضادی معنادار و حتی دلنشین شکل گرفته است.
آنها در جریان خلق سعی دارند مخاطب را از تضاد عبور دهند و به نقطهای مشترک از این دوگونگی مملو از جزئیات برسند و با همین معنا فاصله میان نگارگری و آنچه که جدا از این مکتب شکل گرفته را از میان بردارند. ادای دین به مبانی کهن در عین بیان اشتراک یکی از مهمترین شاخصههای هنر آنهاست. در مجموع آنچه که شهسوار و آیین را در طبیعت شاعرانه و نگاه اساطیری تا خیابانهای خاکستری و خشن نشان میدهند، همگی از یک جدیت و تأکید بر آزادی در پیوند معناهای به ظاهر متفاوت از هم مانند صبر و شتاب دیروز و اکنون برخوردارند.
جهان آثار عباس شهسوار و مریم آیین بدون هیچ توقف و یا فیلتری از گذرگاههای مختلف فرم و محتوا رد میشود.
شهرزاد رویایی